چرا اینکار اینقدر مشکله؟
بازندگان اهداف دارند، برندگان سیستمها دارند.
ممکن است این جمله به نظر نرسد که بهترین مقدمه برای یک مقاله در مورد اهداف باشد، اما فهمیدن آن بسیار مهم است.
اگر فقط اهداف مهم بودند، کسانی که جاهطلبانهترین اهداف را تعیین میکنند همیشه پیروز میشدند.
به عنوان مثال، در یک ماراتن.
در حقیقت کسی برنده میشود که بهترین تمرین را داشته است. نادر است که ما در لحظه سرنوشتساز به طور غیرمنتظره عملکرد فوقالعادهای داشته باشیم.
بیشتر شبیه این است که در ابتدا کمی عصبی هستیم و سپس به آنچه تمرین کردهایم تکیه میکنیم.
ترشح آدرنالین در لحظه ممکن است چند درصد آخر را اضافه کند، اما در کل، این تمرین و عادت به تمرین است که موفقیت را تعیین میکند.
برای تمرین بهینه، آنچه روزانه انجام میدهیم، سیستم تمرینی ما مهمتر از انگیزه عالی یا رویاپردازی درباره اهداف بزرگ است. البته این موارد نیز جایگاه خود را دارند، همانطور که به زودی خواهیم دید.
اگر هر روز آنچه را که برای آمادهسازی در نظر گرفتهاید انجام دهید، به نوعی اهداف خود را به عنوان نتیجهای جانبی خواهید رسید.
مهمترین اهداف، دستیابی به سهمیه روزانه، انجام روالهای روزانه و تکمیل روالها هستند.
هر هدفی را میتوان و باید به اهداف کوچکتر تقسیم کرد و اینها را نیز به اهداف روزانه تبدیل کرد. در ادامه بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد.
اهداف اما یک کارکرد مهم دیگر نیز دارند. ما به آنها به عنوان راهنما نیاز داریم، نه فقط برای دستیابی.
میتوانیم از طریق آنها ببینیم آیا در مسیر درستی حرکت میکنیم و آیا به هدف بزرگ خود نزدیک میشویم یا خیر.
نکات مهم:
اهداف برای ما مهم هستند زیرا جهتگیری میدهند. دستیابی به اهداف به اندازه استفاده از آنها برای بررسی مسیر حرکت ما مهم نیست.
دلایل رایجی که معمولاً به اهداف خود نمیرسیم این است که به خودمان زمان کافی نمیدهیم، اهدافی تعیین میکنیم که با ما سازگار نیستند یا خودمان را خراب میکنیم زیرا به توانایی خود در رسیدن به آنها اعتقاد نداریم.
– این ۷ گام برای رسیدن به اهداف ضروری هستند:
– اهداف خود را بوضوح مشاهده کنید،
– برای شکستها آماده باشید،
– موفقیتهای بینابینی را جشن بگیرید،
– برنامهریزی گام به گام،
– با خودتان سختگیر نباشید.
آیا ما انسانها برای انگیزه نیاز به هدف داریم؟
انگیزه برای شروع عالی است، اما در درازمدت نباید به انگیزه خود تکیه کنیم.
شما این را میدانید وقتی که :
خورشید میتابد، خوب خوابیدهاید و احساس میکنید امروز میتوانید دنیا را تسخیر کنید. اهداف عالی برای ورزش یا شرکت خود تعیین میکنید.
شما حتی اهداف خود را یادداشت میکنید، تا اینجا خوب است.
اما سپس روزمرگی وارد میشود و کاغذ اهداف زیر یک کوه از کاغذها ناپدید میشود.
یا چالشهای دیگری به وجود میآید و اولویتها باید تغییر کنند. در چنین روزهایی شما نیاز به یک مسیر واضح دارید که چه کاری بعدی انجام دهید تا به اهداف خود نزدیکتر شوید.
این مراحل را به عادات روزانه خود تبدیل کنید، سپس نیازی به تکیه بر انگیزه خود ندارید.
در عوض، یک برنامه دارید و هر روز آن را انجام میدهید، مانند مسواک زدن.
اجرای اهداف همیشه آسان نیست، درست است؟
ابتدا اهداف را به اهداف کوچکتر تقسیم میکنید و سپس یک برنامه تهیه میکنید که چگونه میتوانید این اهداف جزئی را به دست آورید.
این به معنای درک این است که برای دستیابی به هر هدف جزئی چه کاری باید انجام دهید و چقدر زمان نیاز دارد.
سپس با اجرا شروع میکنید، جایی که مهم نیست که از ابتدا همه چیز درست باشد.
بسیار مهمتر است که شروع کنید و وارد عمل شوید.
ماندن در اهداف مانند انگیزه است.
شما باید اهداف خود را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید و سپس به صورت کاملاً مشخص و عملی فکر کنید که هر روز چه کاری میتوانید انجام دهید تا به اهداف جزئی خود برسید.
سپس مراحل به قدری کوچک هستند که حتی اگر یک روز را از دست بدهید، اشکالی ندارد. و از احساس ناخوشایند که گاهی داریم، جلوگیری میکنید.
بعضی از افراد سریع تسلیم میشوند.
“امروز هم نتوانستم انجام دهم، پس هرگز به اهدافم نمیرسم.”
و غیره.
اگر در مراحل کوچک یک قدم را از دست بدهید، اشکالی ندارد.
زیرا شما را زیاد به عقب نمیاندازد و همیشه ممکن است چیزی پیش بیاید.
یک بیماری یا تعطیلات، همه چیز میتواند ریتم شما را مختل کند.
مهم این است که ادامه دهید.
مثالی از زندگی ما:
کودکان ما به تازگی به مدرسه جدیدی رفتند که صبحها زودتر شروع میشود. این برنامه صبحگاهی من را کاملاً مختل کرد.
اما نگران نبودم چون میدانستم که دوباره به روال خود بازمیگردم.
در این میان، هر کاری که میتوانستم انجام دادم و قبول کردم که ممکن است همه چیز کمی درهم باشد.
بنابراین هدف خود را در نظر داشته باشید و انعطافپذیر باشید که چگونه به آن میرسید!
چگونه دقیقاً با اهداف خود پایبند بمانید و چه روشهایی برای رسیدن به اهداف وجود دارد، در ادامه با یک راهنمای گام به گام بررسی خواهیم کرد.
چرا اغلب اوقات دستیابی به اهداف خود دشوار است؟ – دلایل
اهداف اشتباهی تعیین میکنید.
شما انگیزه دارید و میخواهید بلافاصله شروع کنید، اما برنامهای ندارید.
شما به اهداف میانی و یک ارزیابی واقعبینانه نیاز دارید که چه مدت طول میکشد و چقدر تلاش لازم است. صبر در دستیابی به اهداف شما بسیار مهم است.
ری دالیو، یکی از موفقترین مدیران صندوقهای سرمایهگذاری تاریخ، در کتاب خود “اصول” مینویسد که حتی با داشتن بهترین ذهنهای دنیا به عنوان کارکنانش، همه چیز هنوز ۵۰٪ بیشتر از برنامهریزی طول میکشد.
بنابراین صبور باشید و انتظارات خود را تنظیم کنید.
سریع تسلیم میشوید.
این یک مشکل رایج است که بسیاری از ما داریم.
ما بیش از حد توانایی خود در یک سال را برآورد میکنیم و همزمان توانایی خود در ده سال را دست کم میگیریم.
چرا؟ چون ما در تصور چیزهایی که در آینده دور اتفاق میافتد، ضعیف هستیم.
به همین دلیل بسیاری از مردم بعد از یک سال تسلیم میشوند چون فکر میکنند هرگز به هدف خود نمیرسند.
اگر ادامه دهند، میتوانند پس از مدتی اولین موفقیتها را ببینند. موفقیتهای کوچک مردم را انگیزه میدهد و وقتی میتوانند ببینند که پروژهای به آرامی اما مطمئناً شکل میگیرد، پایبند میمانند.
دقیقاً این امر به آنها نیرو میدهد که ادامه دهند.
بنابراین، پایبند بمانید، با دیگران که به اهداف خود رسیدهاند صحبت کنید و از آنها بپرسید چقدر زمان برده است.
مهم نیست که این موفقیت شغلی باشد یا شخصی.
شما باور ندارید که میتوانید به اهداف خود برسید و خودتان را خراب میکنید.
“چه فکر کنید میتوانید یا نمیتوانید، در هر دو حالت حق با شماست.”
اگر فکر کنید میتوانید چیزی انجام دهید و شروع کنید، اولین قدم برداشته شده است.
از این نقطه شروع به یادگیری میکنید.
دیر یا زود میتوانید آن را انجام دهید. اگر فکر کنید نمیتوانید، اصلاً شروع نمیکنید و خود را تأیید میکنید.
زیرا منطقی است که چیزی را انجام ندهید اگر فکر میکنید نمیتوانید. هیچکس در خودرو نمینشیند بدون اینکه هرگز رانندگی کرده باشد (یا یک مربی رانندگی همراه داشته باشد). به این ترتیب شما امکان یادگیری را از خود میگیرید.
در اینجا یک نکته وجود دارد:
بسیاری از مردم به طور کلی میدانند که میتوانند چیزی را انجام دهند، اما همچنان شک دارند و میخواهند اطمینان ۱۰۰٪ داشته باشند که میتوانند به هدف خود برسند قبل از اینکه شروع کنند.
متأسفانه، این اطمینان وجود ندارد، زیرا به عملکرد ما بستگی دارد که آیا به یک هدف میرسیم یا نه.
بنابراین، ما گاهی اشتباه میکنیم که چیزی را شروع نکنیم، یا بدتر، با تمام وجود شروع نکنیم. وقتی با نیمه قلب شروع میکنیم، نتایج هم نیمهدلانه خواهد بود.
و سپس میتوانیم خود را دلسوزی کنیم و به خودمان بگوییم: “به تو گفتم، تو نمیتوانی.”یاینگونه خود را خراب و خودمان را تضعیف میکنیم.
“تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که عاشق کاری باشید که انجام میدهید.”
اهداف شخصی خود را پیدا کنید:
وقتی ما اهداف دیگران را دنبال میکنیم، این نیز میتواند به دلیل شکست باشد.
ما از چیزی الهام گرفتهایم که به نظر ما خوب است، اما واقعاً نمیخواهیم آن را.
یا میخواهیم چیزی را به کسی اثبات کنیم که در نهایت ممکن است ارزش آن را نداشته باشد.
این نه تنها به این معنی است که ما انرژی زیادی صرف چیزی میکنیم که به درستی نمیخواهیم، بلکه همچنین به این معنی است که وقتی به هدف میرسیم، واقعاً خوشحال نیستیم.
یا اصلاً به هدف نمیرسیم.
بنابراین، مهم است که خود را بسنجید و ببینید چه چیزی واقعاً شما را خوشحال میکند و به شما معنا میدهد، نه اینکه از ایدههای دیگران پیروی کنید.
مهم نیست که این هدف چه باشد.
این میتواند، به عنوان مثال، وقت بیشتر برای باغبانی باشد.
اگر این شما را خوشحال میکند و به شما معنا میدهد، این هدف شماست و درست است.
چگونه دقیقاً به اهداف خود برسید؟
چند گام که برای بسیاری از مشتریان ما کار کردهاند:
چشمانداز واضح:
مهم است که در ابتدای مسیر دقیقاً بدانید هدف نهایی چیست.
بنابراین، در طول زمان دید خود را از دست نمیدهید.
دقیقاً تجسم کنید که هدف نهایی چیست و وقتی به آن میرسید چه حسی خواهید داشت.
همچنین به تمام چیزهای کوچکی که آن را تشکیل میدهند، دقت کنید.
موفقیتهای بینابینی را جشن بگیرید.
مهم است که موفقیتهای کوچک را در طول مسیر جشن بگیرید.
این شما را انگیزه میدهد و باعث میشود ادامه دهید.
اگر به یک هدف میانی رسیدهاید، آن را جشن بگیرید.
یک کار کوچک را به پایان رساندهاید، از خود تشکر کنید.
این مراحل کوچک به شما انگیزه میدهند که به مسیر خود ادامه دهید و به هدف بزرگتر برسید.
برنامهریزی گام به گام:
اهداف خود را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید و سپس به صورت مشخص و عملی فکر کنید که هر روز چه کاری میتوانید انجام دهید تا به اهداف جزئی خود برسید.
این مراحل به قدری کوچک باشند که حتی اگر یک روز را از دست بدهید، اشکالی ندارد.
انعطافپذیر باشید:
مسائل به ندرت طبق برنامه پیش میروند.
بنابراین، انعطافپذیر باشید و برنامه خود را تطبیق دهید.
اگر یک روز نتوانستید به هدف خود برسید، نگران نباشید و به برنامه خود بازگردید.
مهربان با خودتان باشید:
از خودتان زیاد سختگیر نباشید.
مهم است که با خودتان مهربان باشید و خود را برای شکستها و اشتباهات سرزنش نکنید.
به جای آن، از آنها بیاموزید و ادامه دهید.
اگر این گامها را دنبال کنید، شما به خوبی در مسیر دستیابی به اهداف خود هستید و میتوانید به آنها برسید.
بندرگاه مکانی امن برای کشتی است. کشتی ولی به این منظور ساخته نشده است.
این نقلقول از پائولو کوئلیو است.
این جمله از استیو جابز را به فارسی ترجمه کردهام: